زهره نگاری

فرهنگستان زبان و ادب

{cholecystography} [پزشکی] عکس برداری از زَهره با پرتوِ ایکس

جمله سازی با زهره نگاری

بسی شنیدم و دیدم نگار خوب و لیکن به خوبی تو نگاری ندیدم و نشنیدم
آفرین بر خامه ی صورت کش جان آفرین کاین چنین زیبا نگاری آفرید از ماء و طین
هر لحظه‌ای نگاری و هر ساعتی گلی دیدار می‌نماید و بازار می‌کند
زین همه نقش مخالف، که برانگیخته‌اند شد یقینم که غرض، عرض نگاری بودست
در سرای تو و در خیل غلامان تو باد هر نگاری که برون آرنداز ترکستان
زان شبستان هر نگاری چشم خلقی را چراغ زان ممالک هر سواری کار قومی را قوام