دستور ساختی

فرهنگستان زبان و ادب

{structural grammar} [زبان شناسی] 1. رویکردی که به مطالعۀ تک سطحی زبان، مانند روابط دستوری و اجزای زبان، می پردازد 2. دستوری که در این چارچوب تدوین شده است

ویکی واژه

۱. رویکردی که به مطالعۀ تک‏سطحی زبان، مانند روابط دستوری و اجزای زبان، می‏پردازد

جمله سازی با دستور ساختی

💡 دل دستور خرم بود از آن به که دردش می‌شود گویا از آن به

💡 شعله آواز بلبل می‌شود صائب خموش نالهٔ ما گر به این دستور می‌گردد بلند

💡 در آن رو شه چین به دستور گفت که رای نکو با دلم گشت جفت

💡 بدو گفت دستور کای شهریار خردمند و اندر جهان نامدار

💡 فاش و مطلق گفتنم دستور نیست لیک راز از پیش چشمم دور نیست

💡 تو از دوران گل دستور خود ساز که بنیادی ندارد زندگانی