خم اب خورده

لغت نامه دهخدا

( خم آب خورده ) خم آب خورده. [ خ ُ م ِ خوَرْ / خُرْ دَ / دِ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) خم که به آب مستعمل شده باشد. ( از آنندراج ). خمی که در آن آب ریخته اند و بر اثر آن آب بندی شده و دیگر آب از آن به خارج نفوذ نمیکند.

جمله سازی با خم اب خورده

اما به هنگامى كه نزولملائكه را مشاهده كرد عقب نشينى نموده، فرار كرد، لشكر نيز بهدنبال ضربت هاى سختى كه از مسلمانان خورده بودند و با مشاهده
نه سوی راه سداب است ره لالهٔ لعل گرچه زان آب خورد لاله که خورده‌است سداب
ز بس که خورده‌ام از قاصدان فریب اکنون به هیچ مژده من بدگمان ندارم حظ
امروز آنها فهميدند كه با اسلام و وحدت كلمه ملت، آنها شكست خورده اند، آنها احساسشكست د رخودشان كرده اند و اگر خداى نخواسته در اين امر سستى بشود، آنها قطع مىكنند ريشه هاى ما و ريشه اسلام را.
اما بیش از هر کسی سوسیال لیبرالیسم با نام جان رالز فیلسوف معاصر آمریکایی گره خورده است. وی کتابی دارد به نام عدالت لیبرالی و در ان کتاب نشان می‌دهد با روش عقل می‌شود هم آزادی و هم برابری نسبی را با هم داشت.
هرکه نباشد چو چنگ با تو بیک پرده در خورده بسی گوشمال از تو بسان رباب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال شمع فال شمع فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال پی ام سی فال پی ام سی