خرده زمرد
فرهنگ فارسی
جمله سازی با خرده زمرد
بزیست ماده درین بیشه دوازده بخش که هست خرده بسی جان شیر شرزه نر
قسمت آتش نمی شد خرده من همچو گل گر درین گلزار بویی از وفا می داشتم
قصب بر رخ که گر نوشم نهان است بناگوشم به خرده در میان است
وگرنباشد بر ذوق خاطر اشرف تو از بزرگی خود در گذار و خرده مگیر
چون صبوحی کرده در گلشن درآیی عندلیب خرده گل را سپند آن گل رو میکند