حسن اباد سوگند

لغت نامه دهخدا

( حسن آباد سوگند ) حسن آباد سوگند. [ ح َ س َ دِ س َ گ َ ]( اِخ ) قصبه مرکز دهستان کرانی شهرستان بیجار است در 56 هزارگزی شمال خاوری بیجار و 96 هزارگزی جنوب باختری زنجان. به این آبادی در محل «حسن آباد یاسی کند» میگویند. یاسی در ترکی به معنی گودی و یاسلی به معنی عزادار است. در سالهای اخیر نام اداری آنرا سوگند مینویسند. در منطقه کوهستانی واقع شده. ارتفاع آن ازسطح دریا 1676 متر است. هوای آن سردسیر و آب آن از چشمه و قنات و محصول آن غلات، حبوبات، انگور و صیفی است. در حدود 70 باب دکاکین مختلف، دبستان، پاسگاه ژاندارمری، تلفن، دفتر اسناد رسمی و شعبه آمار دارد. صنایع دستی زنان بافتن قالیچه و کیسه حمام است. بنای زیارتگاه معروف به امامزاده عقیل از بناهای قدیمی در آنجا است. به وسیله تلفن با زنجان و بیجار مربوط است. سکنه قصبه در حدود 3 هزار نفر است و زبان مادری ساکنین ترکی است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

فرهنگ فارسی

( حسن آباد سوگند ) ده از دهستان نورعلی بخش دلفان شهرستان خرم آباد بکرمانشاه قصبه مرکز دهستانی کرالی شهرستان بیجار

جمله سازی با حسن اباد سوگند

مرد جواب داد: چرا ثنايش نگويم و حال اينكه دوستيش با گوشت و خونم در آميخته است.به خدا سوگند كه نبريد دستم را جز به خاطر حقى كه خداوند قرار داده است.(169)
مگو به عشوه که جامی چه خواهی از طلب من به خاک پای تو سوگند کز تو جز تو نخواهم
مختار گفت: سوگند به خدا نبايد در كوفه بمانى به روستاى (بانقيا) برو و درآن جا بين يهوديان قضاوت كن، او به آن جا تبعيد شد و دو ماه بين يهود قضاوت كرد وسپس بازگشت.(140)
نوش نصرانى گفت: به خدا سوگند، اى سرورم ! آنچه فرمودى حقّ است و چون خبردادى كه يكى از فرزندانم زنده مى ماند، از مرگ ديگرى واهمه اى ندارم وخوشحال هستم از اين كه پسرم اسلام مى آورد و از علاقه مندان شمااهل بيت رسالت قرار مى گيرد.
مصحف آریم و به ساقی همه سوگند خوریم که جز از دست و کفت، می‌نستانیم همه
به خدا سوگند پس از آنكه پشت كنيد و برويد، در كار بتهايتان حيله اى مى كنم (57).