تبر تخماق

لغت نامه دهخدا

تبرتخماق. [ ت َ ب َ ت ُ ] ( اِ مرکب ) ( از: تبر + تخماق ) آلتی برای شکستن و کوبیدن:
شکرپنیر کلامم کزو چکیده نبات
ز من نگیرد بقال هم به نرخ سماق
وگر بفرض کشم در طویله شیهه نظم
خورم ز مهتر اسبان دوصد تبرتخماق.ملا فوقی یزدی ( از بهار عجم ).رجوع به تبر و تخماق شود.

فرهنگ فارسی

از تبر تخماق. آلتی برای شکستن و کوبیدن.

جمله سازی با تبر تخماق

💡 برج یا مناره «بورانه» در ۱۳ کیلومتری جاده اصلی تخماق واقع شده‌است. گفته می‌شود نام این بنا از کلمه مناره می‌باشد که در گویش محلی به بورانه تغییر شکل داده‌است. تمامی این مناره با آجر ساخته شده که درون آن تنها یک راه‌پله باریک وجود دارد. بعد از ۲۳ پله فلزی ۵۷ پله دیگر درون این مناره هست. این بنا در سال ۱۹۷۴ بازسازی شده و ارتفاع آن ۴۵ متر می‌باشد. در کنار این بنا، موزه کوچکی حاوی یافته‌های قدیمی نگهداری می‌شود.

💡 تخماق تپه مربوط به دوران‌های تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان ترکمن، بخش گمیشان، روستای آلتین تخماق واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۸۸۷۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.