تاسوره جان

لغت نامه دهخدا

تاسوره جان. [ رَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان میان دربند بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان، در 28هزارگزی باختر کرمانشاه قرار دارد. از راه سرآب خشکه در 2 هزارگزی میانکوه واقع شده است. دشت، سردسیر، 158 تن سکنه دارد. آب آن از چاه و رودخانه رازآور، محصولش غلات و حبوبات دیم، لبنیات و برنج است. شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد و در فصل تابستان میتوان اتومبیل برد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

جمله سازی با تاسوره جان

گرچه من اینجا حدیث از سر جان می‌کنم نزد تو آنجا سخن از سر و زر می‌رود
عشق او بود که آتش به دل و جان می‌زد عشق خوبان ستمکار غلط بود غلط
پادشاهى ستمگر بر قوم ادريس حكومت ميكرد و فرمانش برمال و جان مردم نافذ بود.
من کار عشق از مگس آموختم که او شیرین جان بداد و بحلوا در اوفتاد
دل در پی راز عشق، پویان میدار جان میکن و راز عشق، در جان میدار
مرا اگر نبود کام جان و عمر دراز چه باک چون لب جانبخش و زلف جانان هست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
جنده یعنی چه؟
جنده یعنی چه؟
کونی یعنی چه؟
کونی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز