لغت نامه دهخدا
( تازه درآمد ) تازه درآمد. [ زَ / زِ دَ م َ ]( ن مف مرکب ) نوظهور. مد نو. نومدشده. جدیدالاختراع.
( تازه درآمد ) تازه درآمد. [ زَ / زِ دَ م َ ]( ن مف مرکب ) نوظهور. مد نو. نومدشده. جدیدالاختراع.
( تازه درآمد ) چیزی که تازه اختراع شده، نودرآمد، نوظهور.
( تازه در آمد ) ( صفت ) نو ظهور مد نو جدید الاختراع
💡 چو خطّ نامه نوک خامه بنگاشت درامد پیک و حالی نامه برداشت
💡 خبر بر شاه رفت از معبر آب که روزی بر درامد زود بشتاب
💡 درامد قاصد ناخوش خبر زود خبر بر گفت تا شه را خبر بود
💡 چو مستی درامد بران شوربخت بغلطید چون سایه در پای تخت
💡 درامد لشکر عشق از کمینگاه فگند آن هر دو عاشق را بهیک راه