بی حشمتی کردن

لغت نامه دهخدا

بی حشمتی کردن. [ ح ِ م َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) گستاخی. دلیری: از این گونه خواهد بود که کم از دوهزار سوار خویشتن را بنمایند و اشتر بربایند و بی حشمتی کنند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ).

فرهنگ فارسی

گستاخی ٠ دلیری

جمله سازی با بی حشمتی کردن

قدر دیهیم و نگینی، جاه ملک و حشمتی فخر شمشیر و سنانی، عز تخت و افسری
نیمه ماه بهرات آمد سخت باشکوه و آلت و حشمتی تمام. و این شهر را سخت دوست‌ داشتی که آنجا روزگار بخوشی گذاشته بود.
سامان حشمتیان (انگلیسی: Honey 2) فیلمی در ژانر درام به کارگردانی بیله وودراف است که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد.
به حشمتی که تو داری و همتی که توراست ستاره زیبد با مشتری به زیر قدم
او را سزاست لاف سلیمانی ار زند موری که یافت حشمتی از احتشام دوست