بشیر نشاندن

لغت نامه دهخدا

بشیر نشاندن. [ ب ِ ن ِ دَ ] ( مص مرکب ) در ولایت رسم است که زهرداده و مارگزیده را در شیر می نشانند تا دفع سمیت کند. ( آنندراج ):
گویا بیاد تو [ ( کذا ظ: همه ) ] شبهای ماهتاب
مارم گزیده است و بشیرم نشانده است.( از آنندراج بی ذکر نام شاعر ).آنکه بشیرم نشانده زهر عتابت
غمزه شیرین نمیشود شکرابش.محسن تأثیر ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

در ولایت رسم است که زهر داده و مار گزیده را در شیر می نشانند تا دفع سمیت کند ٠

جمله سازی با بشیر نشاندن

پس اينكه مغرور و جاهل به امر خدا پُز مى دهد كه من خواسته خود را بر خواسته خدا غلبهدادم، و از امر او مخالفت و تمرد كردم، عين اين غرورش و اين تلاشى كه او به اين منظورمى كند خدا را در به كرسى نشاندن اراده اش كمك كرده، همچنان كه در آيه زير فرموده:(ام حسب الّذين يعملون السيئات ان يسبقونا ساء ما يحكمون ) و اين آيه از عجيب ترينآيات در اين باب است، پس چه خوب فرموده كه: (فللّه المكر جميعا).
و مـعـنـاى جـمـله ايـن اسـت كـه: مـا زمـيـن را چـشـمـه هـاى شـكافته شده كرديم كه از تمامىشـكـافـهـايـش آب جوشيدن گرفت (فالتقى الماء) در نتيجه آب آسمان و آب زمين بهممـتـصـل شـدنـد، و در به كرسى نشاندن امرى كه تقدير شده بود دست به دست هم دادند،يـعـنـى بـه هـمان مقدارى كه خدا خواسته بود بدون كم و زياد، و بدون تندى و كندى اينمعاضدت را انجام دادند.
به كرسى نشاندن سخنان بى اساس خود دست به مجادلات زشتى مى زدند و با انواعسفسطه ها و بهانه جوئيها تلاش براى ابطال حق و اغواى مردم سادهدل داشته اند، سخريه و استهزاء تهديد و افترا و انكار بدوندليل از روشهاى معمولى اقوام گمراه و سركش درمقابل پيامبران بود، و استدلال منطقى و آميخته با مهر و محبت روش پيامبران الهى.
به آيات زير توجه فرمائيد: (ليحق الحق ويبطل الباطل ) و يكى از مصاديق به كرسى نشاندن حق همين است كه اثر حق را تثبيتكند، و يكى از مصاديق ابطال باطل همين است كه فسادش را بر ملا سازد، و آن لباسى كهاز حق بر تن پوشيده و امر را بر مردم مشتبه ساخته، از تنش بيرون آورد