آذرخش دانه تسبیحی {beaded lightning} [علوم جَوّ] نمودی ویژه از درخش یک آذرخش معمولی که در آن ناظر، در امتداد دید، بخش های درخشانی به شکل دانه های تسبیح مشاهده می کند متـ. آذرخش زنجیره ای chain lightning آذرخش مرواریدی pearl lightning
جمله سازی با اذرخش دانه تسبیحی
روز با روزه و با ناله و تسبیحی شب با مطرب و با باده ریحانی
بر درختی راست تسبیحی و ذکری در سجود از زبان حال بشنو گوش جانت گر کراست
قوت استادن از خجلت نماند در رکوع از شرم تسبیحی بخواند
ایرانکد؛ زبان مشترک یا استانداردی فراگیر برای شناسایی و تبادل اطلاعات کالا در سطح سازمانهای گوناگون است. ایرانکد را میشود به نخ تسبیحی تشبیه کرد که سیستمهای گوناگون مرتبط با کالا و خدمات را از منظر اطلاعات موثق، استاندارد و منحصربفرد کالا و خدمات تجمیع کردهاست.
بهم شیخ برهمن در خرابات مغان رقصند نه او در بند تسبیحی نه این در بند زناری