ابوفراس مینقی شهاب الدین بن نصر

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] ابو فراس شهاب الدین بن قاضی نصر بن ذی الجوشن دیلمی مینقی از علمای اسماعیلیه در سال 872ق در قلعه مینقه متولد گردید و در سال 947ق وفات نمود.
او مدت کمی را در شهر حماه ساکن بوده، سپس به مصیاف منتقل گردید. از آن جا به قدموس و پس از آن به قلعه مینقه منتقل شد و در آن جا با خانواده اش سکونت گزید.
پدرش در سال 859ق از اقلیم دیلم در فارس به قلعه های اسماعیلی در سوریه هجرت کرد. وی در خدمت اسماعیلیه بود تا اینکه به منصب ریاست این مذهب انتخاب و مرجع اعلای شئون تبلیغ، تدریس و ارشاد اسماعیلیه گردید. قاضی نصر دو فرزند به نام های علاء الدین اکبر و شهاب الدین اصغر داشت. پس از وفاتش علاء الدین در شهر حماه مدرسه صوفیه را که به نام او معروف است، تأسیس کرد. اما شهاب الدین در قلعه مینقه بر شئون رئاست دعوت اسماعیلی نزاریه مشرف شد و شئون سیاسی و دینی و اجتماعی آن را منظم کرد. وی در مراتب دعوت بالا رفت تا اینکه به رتبه دعوت مطلق برای عموم اسماعیلیان سوریه رسید و به منصب قضاوت منصوب گردید.
ابو فراس بر علوم مختلف از فلسفه، فقه، حکمت، هندسه، فلک و هیئت و طبیعیات تبحر داشت. او دارای فهم و درک سیاسی بالا و قدرت بیان و تبحر در فلسفه بوده است. متأسفانه معلومات تاریخی که از حیات او در دیلم و اسباب هجرتش به قلعه های اسماعیلی پرده بردارد در دست نیست.

جمله سازی با ابوفراس مینقی شهاب الدین بن نصر

💡 از مردان آزاده و شاعران با هدف و آگاه شيعه كه با شمشير بيان از حريم حق و اهلبيت (ع) دفاع مى نمود. و مورد توجه خاص اهلبيت (ع ) بود ((همام )) فرزند غالب بن صعصعهتميمى مجاشعى ملقب به ابوفراس ‍ معروف به ((فرزدق )) است.

💡 هنگام مطالعه سيره ائمه طاهرين و پيشوايان خاندان عصمت و طهارت يك مطلب به وضوحقابل مشاهده است و آنهم توجه شديد ايشان به عبادت، شب زنده دارى، تلاوت قرآن ومناجات با پروردگار است. ابوفراس حمدانى به مقايسه ميان ائمه و بنى عباس دستزده چنين مى گويد:

💡 طِرّاد بن علی سُلَمی با کنیهٔ ابوفراس، شهرت‌یافته به بدیعِ دمشقی (۱۰۶۲ - ۱۱۳۰م) شاعر دمشقی بود. ابتدا به پرورش اسب می‌پرداخت، سپس به ادبیات گرایید. از راه شعر کسب معاش می‌کرد و به کتابت مشغول شد. او را بسیار دشنام‌گو و هجوسرا ذکر کرده‌اند تا حدی که بدین سبب در دمشق زندانی شد.

💡 233- كفار روم در بعضى از وقايع، ابوفراس را اسير كرده بودند، حتى در اينواقعه تيرى به رانش اصابت كرده بود، و اين موضوعبسال 348 هجرى واقع شد، سيف الدوله وى رابسال 355 (يعنى پس از 7 سال اسارت ) باپول خريدارى كرده و آزاد ساخت، جالب اينكه اشعار بسيارى در ديوانش ‍ آمده كه در اينابام اسارت سروده است. (روضات الجنات ).

💡 در عصر او عبدالله بن معتز عباسى ناجوانمردانه در مذمتآل على (ع ) قصيده اى گفت، ابوفراس در رد اشعار آن مرد ناصبى، قصيده مفصلى بنام((قصيده شافيه )) (234) سرود كه در آن باكمال فصاحت از حريم اهلبيت (ع ) دفاع كرده و انتقاد از دشمنان آنها حق سخن را ادا نمودهاست.(235)