ابن ابی حجله

لغت نامه دهخدا

ابن ابی حجله. [ اِ ن ُ اَ ح ِ ل َ ] ( اِخ ) احمدبن یحیی شهاب الدین ابوالعباس تلمسانی حنبلی ( 725- 776 هَ.ق. ). ادیب و شاعر صاحب کتاب سکردان السلطان و دیوان الصبابه که مجموعه ای از غزلها و اخبار عشاق مشهور است.

فرهنگ فارسی

ادیب و شاعر

جمله سازی با ابن ابی حجله

💡 در عروسی سنتی وقتی که داماد، عروس را از مادیان پیاده می‌کند و بایستی عروس را بر دوش بگیرد، طوری‌که پای عروس به زمین نرسد تا در حجله قرار گیرد.

💡 بینوایان را کنون دست صبا بر شاخ گل حجله از دینار بندد کله از دیبا زند

💡 در عروسی سنتی وقتی که داماد، عروس را از مادیان پیاده می‌کند و بایستی عروس را بر دوش بگیرد، طوری‌که پای عروس به زمین نرسد تا در حجله قرار گیرد.

💡 به حجله‌گاه وغا خنجر تو دامادیست که‌کرده است ز خون دست‌و پای خویش خضاب

💡 از يكى از محلات تهران مى گذشتم كه به حجله شهيدى برخوردم، به دوستان گفتم:بدون اطلاع قبلى برويم به خانه اين شهيد.

💡 گفتم که خواجه کِی به سرِ حجله می‌رود؟ گفت آن زمان که مشتری و مَه قِران کنند

مرضیه یعنی چه؟
مرضیه یعنی چه؟
اسرع وقت یعنی چه؟
اسرع وقت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز