واژهی کِنزا اسمی است با ریشهای کهن که در متون ادبی و فرهنگنامههای فارسی به دو معنای اصلی به کار رفته است. در معنای نخست، این واژه به فرد عاقل، دانا و فیلسوف اشاره دارد؛ شخصیتی که از خرد و اندیشهی ژرف برخوردار است. بر پایهی منابعی همچون ناظمالاطبا و لسانالعجم شعوری، کِنزا میتواند در وصف افراد دارای فراست و کمال عقلانی به کار رود و گویای عمق دانش و بینش آنان باشد.
در معنای دوم، کِنزا به گیاهان و گلهایی اطلاق میشود که خودرو و طبیعی، بدون دخالت بشر، در طبیعت میرویند. این کاربرد، نشاندهندهی مفهومی از رشد خودانگیخته و هماهنگی با محیط است. همانطور که در منابع یادشده آمده، این واژه در توصیف پدیدههای طبیعی که به طور مستقل و بر پایهی قوانین ذاتی هستی پدید میآیند، به کار میرود. با در نظر گرفتن این دو معنای به ظاهر متمایز، میتوان پیوندی مفهومی میان آنها یافت؛ چرا که هم خِردمند و هم گیاه خودرو نمادهایی از شکوفایی درونی و هماهویی با نظام هستی هستند. بنابراین، «کِنزا» واژهای است با بار معنایی عمیق که هم در قلمرو انسانی و هم در گسترهی طبیعت، بر اصالت و خودجوشی دلالت دارد.