کلخنگ

لغت نامه دهخدا

کلخنگ. [ ] ( اِ )چون درخت بن را با پسته پیوند کنند ثمر آن بزرگتر ولطیف تر می شود و آن ثمر را کلخنگ نامند ( مخزن الادویه ذیل کلمه حبة خضراء، یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ فارسی

چون درخت بن را با پسته پیوند کنند ثمر آن بزرگتر و لطیف تر و آن ثمر را کلخنگ نامند.

جمله سازی با کلخنگ

پوشش گیاهی این منطقه از درختان بلوط، افرا، کلخنگ، گردو، انار، کُنار، بَن و برخی گیاهان دارویی و صنعتی دیگر تشکیل شده‌است.
درختان بدون ثمر چون سپیدار، بید ٬فیش ٬کیکم ٬تنگس ٬گینه و همچنین دارای باغ‌های سرسبزی می‌باشد که دارای درختان میوه چون تاگ ٬انواع انگور ٬گردو ٬سیب ترش ٬سیب شیرین، هلو، آلو، زردآلو، زالزالک، مهلو، بن، کلخنگ، انجیر٬ا نچیچک، انار، گیلاس ٬گلابی و غیره می‌باشد.
پوشش گیاهی شامل کلخنگ، بنه، بادام کوهی، بلوط، انار و...
گونه‌های خاص رویش کردستان-زاگرسی در کلخنگ یا خنجک، بنه (بن) و بادام کوهی.
دریاچه دز دارای چند جزیره کوچک و بزرگ است که درختان کُنار کلخنگ و بید و بادام کوهی بر آن‌ها روئیده‌اند. جزیره بزرگ وسط دریاچه مساحتی بالغ بر ۶۰ هزار مترمربع دارد. جانوران کوچکی همچون روباه و خرگوش در کنار پرندگانی مانند تیهو و کبک و پرندگان دریایی بر روی این جزیره‌ها زندگی می‌کنند. در بخش‌های سخت‌گذر این مناطق پلنگ هم دیده شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
تعداد یعنی چه؟
تعداد یعنی چه؟
گوت یعنی چه؟
گوت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز