لغت نامه دهخدا
نیک تدبیر. [ ت َ ] ( ص مرکب ) نیک رای. نیک اندیش:
الا ای نیک مرد نیک تدبیر
جوانمردی جهان طبع و جهانگیر.سعدی.
نیک تدبیر. [ ت َ ] ( ص مرکب ) نیک رای. نیک اندیش:
الا ای نیک مرد نیک تدبیر
جوانمردی جهان طبع و جهانگیر.سعدی.
نیک رای. نیک اندیش
💡 ز چیرگی و صبوری و نیک تدبیری نه یار جوید هرگز نه رازدار و وزیر