لغت نامه دهخدا
نیم ذرع. [ ذَ ] ( اِ مرکب ) میله ای آهنین یا چوبین معادل نصف ذرع که بدان پارچه و امثال آن اندازه گیرند.
نیم ذرع. [ ذَ ] ( اِ مرکب ) میله ای آهنین یا چوبین معادل نصف ذرع که بدان پارچه و امثال آن اندازه گیرند.
میله ای آهنین یا چو بین معادل نصف ذرع که بدان پارچه و امثال آن اندازه گیرند ٠
💡 در دوران سلطنت محمد علی شاه قاجار از طرفی به منظور صرفه جویی در هزینهها از مواردی مایه مسخره و استهزاء میشد مقرر گردید کلاههایی که طولشان به نیم ذرع یا سه چارک و به عبارت دیگر ۵۲ سانتیمتر تا ۷۵ سانتیمتر میرسد کوتاه شود. چنانچه میرزا عباس فروغی شاعر آن زمان سروده:
💡 زنان ایرانی برای زیباترشدن شلیته از تنبانها یا زیرجامههای آهار زده استفاده میکردند که در اطراف کمر، دایرهای را به شعاع نیم ذرع و شاید هم بیشتر تشکیل میداد. لباس سنتی مهد علیا دارای شلیته زربفتی بود که لبههای آن با مرواریددوزیهایی بر روی گلابتون مزین شده بود، اما بهسبب ناشناخته بودن دامنهای فنردار، زنان از ۱۰ یا ۱۱ شلیته بر روی هم استفاده میکردند.