مدائنى در كتاب ((الجمل )) مى نويسد: وقتى كه عثمان كشته شد، عايشه در مكه بود. وقتىخبر قتل عثمان را به وى دادند، عايشه ترديد نداشت كه خليفه طلحه خواهد بود. پس گفت: مرگ بر نعثل !
نعثل گفت: (راست گفتى يا محمّد! پس خبر ده مرا كه وصى تو كيست ؟ زيرا كه هيچپيغمبرى نبوده الاّ آن كه او را وصيى بوده و پيغمبر ما موسى، وصيت كرده به يوشع بننون.)
نعثل گفت: (راست گفتى يا محمّد! خبر ده مرا از آن كه گفتى خدا يكى است و او را شبيهنيست. آيا نه چنين است كه خدا يكى است و انسان نيز يكى است و در يگانگى و وحدانيّتبه خدا مانند شده است وحدانيّت و يگانگى انسان را.)