نعثل

لغت نامه دهخدا

نعثل. [ ن َ ث َ] ( ع اِ ) کفتار نر. ( مهذب الاسماء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از متن اللغة ) ( از المنجد ) ( اقرب الموارد ). || ( ص ) پیرمرد احمق. ( از متن اللغة ) ( از المنجد ) ( از اقرب الموارد ). پیر گول. ( منتهی الارب ).
نعثل. [ ن َ ث َ ] ( اِخ ) نام مرد مصری درازریشی، و عثمان را نیز به سبب طول لحیه اش بدو تشبیه کردند وبدین لقب نامیدند. ( از اقرب الموارد ). || نام یهودی است که در مدینه بود. ( از منتهی الارب ).

جمله سازی با نعثل

مدائنى در كتاب ((الجمل )) مى نويسد: وقتى كه عثمان كشته شد، عايشه در مكه بود. وقتىخبر قتل عثمان را به وى دادند، عايشه ترديد نداشت كه خليفه طلحه خواهد بود. پس گفت: مرگ بر نعثل !
نعثل گفت: (راست گفتى يا محمّد! پس خبر ده مرا كه وصى تو كيست ؟ زيرا كه هيچپيغمبرى نبوده الاّ آن كه او را وصيى بوده و پيغمبر ما موسى، وصيت كرده به يوشع بننون.)
نعثل گفت: (راست گفتى يا محمّد! خبر ده مرا از آن كه گفتى خدا يكى است و او را شبيهنيست. آيا نه چنين است كه خدا يكى است و انسان نيز يكى است و در يگانگى و وحدانيّتبه خدا مانند شده است وحدانيّت و يگانگى انسان را.)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
گوت یعنی چه؟
گوت یعنی چه؟
معلق یعنی چه؟
معلق یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز