حکم قصاص

حکم قصاص در فقه اسلامی به معنای تلافی یا مجازات متناسب است و به طور خاص به مجازات شخصی اشاره دارد که مرتکب جرم قتل یا صدمات جدی به دیگری شده است. قصاص به این معناست که اگر فردی به عمد یا به صورت غیرعمد به دیگری آسیب برساند، مجرم می‌تواند به همان اندازه یا به همان شکل مجازات شود. به عبارت دیگر، قصاص به عنوان یک نوع عدالت بازدارنده در نظر گرفته می‌شود که هدف آن جلوگیری از تکرار جرم و حفظ حقوق افراد است.

انواع قصاص

قصاص نفس: این نوع زمانی اعمال می‌شود که فردی به عمد، فرد دیگری را به قتل رسانده باشد. در این مورد، خانواده قربانی می‌توانند درخواست قصاص (اعدام) از قاتل را داشته باشند.
قصاص در صدمات بدنی: اگر فردی به دیگری آسیب برساند (مثلاً قطع عضو یا ضربه شدید)، مجازات باید با توجه به نوع آسیب و شدت آن مشخص شود. در این موارد، ممکن است مجرم ملزم به جبران آسیب‌های وارده به صورت تلافی باشد.

شرایط قصاص

برای اجرای حکم قصاص، شرایط خاصی باید رعایت شود. از جمله این شرایط می‌توان به عمد بودن جرم، وجود شواهد معتبر و رضایت اولیای دم (خانواده قربانی) اشاره کرد. در برخی موارد، اگر اولیای دم از قصاص صرف‌نظر کنند، ممکن است مجازات دیگری برای مجرم در نظر گرفته شود.

هدف و فلسفه قصاص

هدف اصلی، برقراری عدالت و جلوگیری از انتقام‌جویی‌های شخصی است. این نوع مجازات به نوعی نظام حقوقی و اجتماعی را تقویت می‌کند و به افراد این امکان را می‌دهد که در صورت ارتکاب جرم، عدالت به صورت منصفانه و کنترل‌شده اجرا شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حکم قصاص (قرآن). قصاص، از ماده «قص» به معنای جستجو و پی گیری از آثار چیزی است و هر امری که پشت سر هم آید عرب آن را «قصه» می گوید و از آنجا که قصاص، قتلی است که پشت سر قتل دیگری قرار می گیرد این واژه در مورد آن به کار رفته است.
تسلیم شدن قاتل برای اجرای قصاص واجب است.«یـایها الذین ءامنوا کتب علیکم القصاص...؛ ای افرادی که ایمان آورده اید! حکم قصاص در مورد کشتگان بر شما نوشته شده است، آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر کسی از ناحیه برادر (دینی) خود مورد عفو قرار گیرد (و حکم قصاص او تبدیل به خونبها گردد) باید از راه پسندیده پیروی کند (و در طرز پرداخت دیه، حال پرداخت کننده را در نظر بگیرد) و قاتل نیز به نیکی دیه را به ولی مقتول بپردازد (و در آن مسامحه نکند) این تخفیف امری حمتی است از ناحیه پروردگار شما و کسی که بعد از آن تجاوز کند عذاب دردناکی خواهد داشت». 
لزوم پرداخت دیه
پرداخت دیه به اولیای دم، در صورت گذشت آنان، از حق قصاص و عدم عفو از دیه لازم است.«یـایها الذین ءامنوا کتب علیکم القصاص فی القتلی الحر بالحر والعبد بالعبد والانثی بالانثی فمن عفی له من اخیه شیء فاتباع بالمعروف واداء الیه باحسـن ذلک تخفیف من ربکم ورحمة...؛ ای افرادی که ایمان آورده اید! حکم قصاص در مورد کشتگان، بر شما نوشته شده است: آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر کسی از سوی برادر (دینی) خود، چیزی به او بخشیده شود، (و حکم قصاص او، تبدیل به خونبها گردد،) باید از راه پسندیده پیروی کند. (و صاحب خون، حال پرداخت کننده دیه را در نظر بگیرد.) و او (قاتل ) نیز، به نیکی دیه را (به ولی مقتول) بپردازد؛ (و در آن، مسامحه نکند.) این، تخفیف و رحمتی است از ناحیه پروردگار شما! و کسی که بعد از آن، تجاوز کند، عذاب دردناکی خواهد داشت». («فاتباع بالمعروف» اشاره است به اینکه اگر ولی دم از حق قصاص گذشت و تقاضای دیه کرد، این حق را با روش نیکو طلب کند، زیادتر طلب نکند و قاتل را تحت فشار قرار ندهد. قاتل نیز دیه را به وجه نیکو پرداخت کند. ) 
حرمت تعدی از قانون قصاص
هرگونه تعدی، از قانون قصاص حرام است.«یـایها الذین ءامنوا کتب علیکم القصاص فی القتلی الحر بالحر والعبد بالعبد والانثی بالانثی فمن عفی له من اخیه شیء فاتباع بالمعروف واداء الیه باحسـن ذلک تخفیف من ربکم ورحمة فمن اعتدی بعد ذلک فله عذاب الیم؛ ای افرادی که ایمان آورده اید! حکم قصاص در مورد کشتگان بر شما نوشته شده است، آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر کسی از ناحیه برادر (دینی) خود مورد عفو قرار گیرد (و حکم قصاص او تبدیل به خونبها گردد) باید از راه پسندیده پیروی کند (و در طرز پرداخت دیه، حال پرداخت کننده را در نظر بگیرد) و قاتل نیز به نیکی دیه را به ولی مقتول بپردازد (و در آن مسامحه نکند) این تخفیف امری حمتی است از ناحیه پروردگار شما و کسی که بعد از آن تجاوز کند عذاب دردناکی خواهد داشت». «الشهر الحرام بالشهر الحرام والحرمـت قصاص فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم واتقوا الله واعلموا ان الله مع المتقین؛ ماهِ حرام، در برابر ماهِ حرام! (اگر دشمنان، احترام آن را شکستند، و در آن با شما جنگیدند، شما نیز حق دارید مقابله به مثل کنید.) و تمام حرامها، (قابلِ) قصاص است. و (به طور کلّی) هر کس به شما تجاوز کرد، همانند آن بر او تعدّی کنید! و از خدا بپرهیزید (و زیاده روی ننمایید)! و بدانید خدا با پرهیزکاران است!».«وکتبنا علیهم فیها ان النفس بالنفس والعین بالعین والانف بالانف والاذن بالاذن والسن بالسن والجروح قصاص فمن تصدق به فهو کفارة له ومن لم یحکم بما انزل الله فاولـئک هم الظــلمون؛ و بر آنها بنی اسرائیل در آن تورات، مقرر داشتیم که جان در مقابل جان، و چشم در مقابل چشم، و بینی در برابر بینی، و گوش در مقابل گوش، و دندان در برابر دندان می باشد؛ و هر زخمی، قصاص دارد؛ و اگر کسی آن را ببخشد (و از قصاص، صرف نظر کند)، کفاره (گناهان) او محسوب می شود؛ و هر کس به احکامی که خدا نازل کرده حکم نکند، ستمگر است».«ولا تقتلوا النفس التی حرم الله الا بالحق ومن قتل مظلومـا فقد جعلنا لولیه سلطـنـا فلا یسرف فی القتل انه کان منصورا؛ و کسی را که خداوند خونش را حرام شمرده، نکشید، جز بحق! و آن کس که مظلوم کشته شده، برای ولیش سلطه (و حق قصاص) قرار دادیم؛ اما در قتل اسراف نکند، چرا که او مورد حمایت است!».«وجزؤا سیئة سیئة مثلها فمن عفا واصلح فاجره علی الله انه لا یحب الظــلمین؛ کیفر بدی، مجازاتی است همانند آن؛ و هر کس عفو و اصلاح کند، پاداش او با خداست؛ خداوند ظالمان را دوست ندارد!».

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم