امکان شناخت خداوند

امکان شناخت خداوند یکی از اساسی‌ترین سؤالات فلسفی و دینی است که انسان‌ها در طول تاریخ به آن پرداخته‌اند. این شناخت به معنای درک وجود و صفات خداوند به گونه‌ای است که انسان بتواند با او ارتباط برقرار کند. برخی معتقدند که شناخت خداوند از طریق عقل و تفکر ممکن است، در حالی که دیگران بر این باورند که این شناخت تنها از طریق وحی و تجربه‌های روحانی به دست می‌آید. در این راستا، علم و دین به عنوان دو منبع مهم برای شناخت خداوند مطرح می‌شوند. علم با استفاده از روش‌های تجربی و منطقی به بررسی جهان و قوانین حاکم بر آن می‌پردازد، در حالی که دین به ارائه آموزه‌هایی درباره خداوند و روابط انسانی با او می‌پردازد. این دو رویکرد هر کدام به نوعی می‌توانند در فهم بهتر خداوند و صفات او کمک کنند. از سوی دیگر، مسئله شناخت خداوند به عواملی مانند فرهنگ، باورهای فردی و تجربیات شخصی نیز وابسته است. انسان‌ها با توجه به زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی خود، برداشت‌های متفاوتی از خداوند دارند. بنابراین، می‌توان گفت شناخت خداوند یک فرایند پیچیده و چند بعدی است که نیازمند تفکر عمیق و جستجوی مداوم است. این سفر شناخت، نه تنها به فرد کمک می‌کند تا درک بهتری از عالم و خود پیدا کند، بلکه می‌تواند به او در ایجاد ارتباطی معنادار با خداوند یاری رساند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] در بحث امکان شناخت خداوند دو دیدگاه وجود دارد: دیدگاه مثبتان: عقل گرایان و شهود گرایان و دیدگاه منکران: تجربه گرایان و ظاهرگرایان. در نتیجه شناخت خداوند تنها، دانستن از طریق و روش عقلی نیست، زیرا هم از راه شهود عرفانی می توان خدا را شناخت، و هم پس از اثبات وحی.
پیش از آن که به بحث درباره دلایل وجود خدا و بررسی صفات الهی بپردازیم، لازم است به این پرسش (امکان شناخت خداوند) مهم و کلیدی پاسخ دهیم، زیرا اگر پاسخ این پرسش منفی باشد، هر گونه بحث و گفتگو درباره الهیات، بیهوده و عبث خواهد بود. در این جا دو دیدگاه کلی مطرح شده است، دیدگاه مثبتان و دیدگاه منکران. عقل گرایان و شهودگرایان، خداوند را شناخت پذیر دانسته و راه معرفت خداوند را بر بشر گشوده می دانند. ولی تجربه گرایان و ظاهرگرایان به پرسش فوق پاسخ منفی داده و بشر را از معرفت خداوند ناتوان دانسته اند. اینک به تبیین و بررسی این دیدگاه ها می پردازیم.
دیدگاه عقل گرایان
عقل گرایان (rationalists) آن دسته از متفکرانی اند که حجیت و اعتبار عقل را در معرفت پذیرفته اند. و اصول و مبادی عقلی را شالوده های معرفت بشری می دانند. و بر این عقیده اند که بدون به رسمیت شناختن خرد و اصول عقلی هیچ گونه معرفتی برای انسان حاصل نخواهد شد. حتی معرفت های حسی و سطحی نیز مبتنی بر مبادی عقلی است تا چه رسد به معرفت های علمی تجربی، و معرفت های مستند به نصوص و ظواهر وحیانی.ارسطو و پیروان او در یونان قدیم، دکارت و پیروان او در غرب جدید، فارابی، ابن سینا و همه متکلمان امامیه و معتزله از طرفداران این دیدگاه بوده اند. عقل در کلام ماتریدیه نیز جایگاه والایی دارد. اما در کلام اشعریه (پیروان ابوالحسن اشعری، متوفای ۳۳۰ هجری قمری.) در حوزه عقل نظری تا حدودی اعتبار دارد، اما در حوزه عقل عملی سندیت و اعتبار ندارد. (برای آگاهی بیشتر در این باره به کتاب «درآمدی بر علم کلام» از نگارنده رجوع شود.)در هر حال، در جهان اسلام فلاسفه و متکلمان بر این عقیده اند که از طریق تفکر عقلی می توان خدا را شناخت. اگر چه در حدود توانایی عقل اتفاق نظر ندارند. چنان که دلایلی که برای اثبات وجود خدا اقامه کرده اند، و نیز روش هایی که برای بحث درباره صفات خداوند برگزیده اند یکسان نیست.طرفداران این دیدگاه بر این مطلب تاکید ورزیده اند که پیمودن راه عقل برای نیل به معارف الهی و درک حقایق متافیزیک، کار آسانی نیست و به استعداد مهارت و ورزیدگی ویژه ای نیاز دارد. در غیر این صورت، نتیجه مطلوب به دست نخواهد آمد، و چه بسا به انحراف خواهد کشید.استاد مطهری در این باره چنین گفته است:«محدود بودن مفاهیم الفاظ و کلمات از یک طرف، و انس اذهان با مفاهیم حسی و مادی از طرف دیگر، کار تفکر و تعمق در مسائل ماوراءالطبیعی را دشوار می سازد. ذهن برای این که آماده تفکرات ماوراءالطبیعی بشود مراحلی از تجرید را باید طی نماید... بدون شک معانی و مفاهیم حکمت الهی آن گاه که بخواهد در سطح تعقلات فلسفی ظاهر گردد یک ظرفیت ذهنی و گنجایش فکری خاصی را ایجاب می کند که با ظرفیت ادبی یا فنی یا طبیعی یا ریاضی کاملا متفاوت است، یعنی ذهن باید در یک بعد و جهت خاص وسعت یابد تا ظرفیت این گونه اندیشه ها را پیدا کند.» قرآن کریم و احادیث اسلامی این روش را تایید می کنند، دلایل و شواهد آن در نقد دیدگاه ظاهرگرایان بیان خواهد شد. در این جا به این آیه از قرآن کریم بسنده می کنیم که تفکر در نظام آفرینش را از ویژگی های خردمندان دانسته و آنان را به این ویژگی می ستاید. چنان که می فرماید:«ان فی خلق السماوات و الارض و اختلاف اللیل و النهار لآیات لاولی الالباب الذین یذکرون الله قیاما و قعودا و علی جنوبهم و یتفکرون فی خلق السماوات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانک فقنا عذاب النار.» 
دیدگاه شهود گرایان
شهودگرایان (Intuitionists) بر این باورند که وجود خدا و حقایق ماوراء طبیعی برای بشر شناخت پذیر است. ولی نه با ابزار عقل و روش تفکر و تعقل، بلکه با ابزار دل و روش اشراق و شهود درونی.برخی دیگر از شهودگرایان عقل را در شناخت خداوند به کلی ناتوان دانسته اند، اما برخی دیگر آن را کافی ندانسته اند؛ هر چند بر لزوم آن تاکید ورزیده اند، و توانایی آن را نیز تا حدودی پذیرفته اند. عرفای اسلامی و غیراسلامی در خداشناسی، طرفدار روش شهود عرفانی اند. بسیار از فلاسفه جدید غرب و روانشناسان و روانکاوان دین ورز نیز همین روش را برگزیده اند.
← نقد دیدگاه شهود گرایان
...

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم