رو نهان کردن

لغت نامه دهخدا

رو نهان کردن. [ ن ِ / ن َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) رو پنهان کردن. رو بستن. کنایه از رو پوشیدن. مقابل رو گشادن و رو بازکردن. ( از آنندراج ):
دل از من برد و رو از من نهان کرد
خدا را با که این بازی توان کرد.حافظ ( از آنندراج ).

جمله سازی با رو نهان کردن

به کس عنقا صفت منمای دیدار ز مردم رو نهان کن کیمیا وار
رو نهان می کند از روشنی دل شیطان دزد بیدل شب مهتاب نیاید بیرون
با جان دشمنان تو دارند نسبتی در سنگ و آهن آتش ازین رو نهان بود
برقع ز رخ گشودی دل ازکفم ربودی چون دل ربودی ازمن خود رو نهان نمودی
تو ز دیو نفس اگر جوئی امان رو نهان شو چون پری از مردمان
ای بسا عاقلی که آمد و رفت رو نهان ماند در جهان ره حق
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سرزمین یعنی چه؟
سرزمین یعنی چه؟
ارق ملی یعنی چه؟
ارق ملی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز