گست خو

لغت نامه دهخدا

گست خو. [ گ َ ] ( ص مرکب ) زشتخو. بدخو. پلید. رجوع به گست شود.

جمله سازی با گست خو

چاره‌ام مر گست در بحر غمت از اضطراب نسپرد تا غرقه جان را دست و پائی می‌زند