کانی علی کرده
فرهنگ فارسی
جمله سازی با کانی علی کرده
هر آنکه مهر علی کرده جا به سینهٔ او به روز حشر، چه غم از صراط و میزانش
حلقه بندگی از روز ازل نور علی کرده در گوش عزیزان بدر شاه غریب
ذره ی مهر علی کرده سبکبار تو را گنه خلق جهان گر همه بر دوش کنی
شمع رخسار علی کرده تجلی به نجف پر فشان و ارنی گوی چو پروانه برو
تا مهر علی کرده در او جای صغیر! یک شیشه پر از جوهر جانست دل ما
آن گونه که خود اعلی نام تو علی کرده تو مالک و ما مملوک تو خواجه و ما مرده
شیخ گفت آشفته در وصف علی کرده علو بیش از این میدانمت جانا که ایشان گفتهاند