پسندیده داشتن

لغت نامه دهخدا

پسندیده داشتن. [ پ َ س َ دی دَ ت َ ] ( مص مرکب ) پسند داشتن. پسندیدن. قبول کردن.مصاب شمردن رای او. تصدیق کردن. مقبول شمردن: آن استاد که این عمارت همی کرد چون دیوارها تمام برآورد و بجای خم رسانید اندازه ارتفاع آن با ابریشمی بگرفت و در حقه ای نهاد و به مهر کرد بخزانه دار شاه سپرد و روی درکشید و پنهان شد... تا بعد از دو سه سال بازآمد و پیش شاه رفت و گفت بفرمای تا حقه ای که به مهر من خزینه دار را سپردم بیارد که آن اندازه و قامت دیوار است چون بیاوردند پیمودند چند ارش از اندازه کمتر بود دیوارها، از آنچه دیوارها در این مدت فرونشسته بود. گفت اکنون از این عیب ایمن شدم و پایه ها قرار گرفت باکی نیست و او را بدان پسندیده داشتند و تمام کرد. ( نزهت نامه علائی ). از آنجا که کمال سخن شناسی و تمیز پادشاهانه بود آنرا پسندیده داشت. ( کلیله و دمنه ). و ملک و جملگی حاضران آنرا پسندیده داشتند. ( کلیله و دمنه ). و نیز رجوع به پسند داشتن شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) پسندیدن

جمله سازی با پسندیده داشتن

💡 هنگامی که دنباله‌ای از موضوعات داشته باشید، می‌توانید برنامهٔ اولیه‌ای از یک تحقیق داشته باشید. اضافه کردن یک متن در مقدمه که به توضیح پروژه پرداخته و انتظارات مورد نظر از پاسخ دهنده را ذکر می‌کند، پسندیده‌است. داشتن عباراتی در پایان برای تشکر و نیز اطلاعاتی در مورد اینکه چگونه می‌توانند پس از انتشار از نتیجه تحقیق آگاه شوند، کاری حرفه‌ای است.

💡 مرتضی‌قلی‌خان شاملو نه تنها دوستدار شاعران و معاشر آنان بود بلکه خود نیز شعر می‌سرود. او متخلص به «مرتضی» بود و دیوان او نزدیک به چهارهزار بیت است. او به داشتن انواع صفات پسندیده به‌ویژه سخن‌سنجی و سخنرانی مشهور عصر خود بود. دیوان خوشنویسی شده او ذیل شمارهٔ ۴۵۸۶ کتابخانهٔ ملی ملک موجود است.

💡 ۱۷. جوانمردی پسندیده است تا به حدی نه که دستگاه ضعیف شود و به سختی رسد و نعمتْ نگاه داشتن مصلحت است نه چندان که لشکر و حاشیه سختی بینند.