پس خریدن

لغت نامه دهخدا

پس خریدن. [ پ َ خ َ دَ ] ( مص مرکب ) باز خریدن چیز فروخته خویش.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) باز خریدن چیز فروخت. خویش.

جمله سازی با پس خریدن

به زر و سیم نباید همی خریدن ترک دریست سخت گشاده رهیست نیک آسان
ای یوسف مصری به زکاتم نظری کن چون گوهر وصل تو خریدن نتوانم
گر به زر باید خریدن‌ گوهر دریا و کان گوهر مدح و ثنای تو به‌ جان باید خرید
بصرفه باده خریدن زیان خویشتن است که می بکس ندهد نشئه گر گران نبود
ندهد دل که کسی بگذرد از کوچه ی ما سیل اینجا هوس خانه خریدن دارد
کیت همراه با همسرش چارلی (آرون پاول) و برادر شوهرش اون (کایل گالنر) به مهمانی می رود و شروع به نوشیدن الکل می کند. بعدا در خانه، چارلی می فهمد که هردو الکلی هستند. در حالت مستی با هم رابطه برقرار می کنند و چارلی بیهوش می شود. کیت برای خریدن شراب بیرون می رود.