لغت نامه دهخدا
مقنعانداز. [ م ِن َ اَ ] ( نف مرکب ) معجرپوش. ( آنندراج ):
کله دار است چون شاهان سرانداز
نه بر رسم عروسان مقنعانداز.امیرخسرو ( ازآنندراج ).و رجوع به مقنع شود.
مقنعانداز. [ م ِن َ اَ ] ( نف مرکب ) معجرپوش. ( آنندراج ):
کله دار است چون شاهان سرانداز
نه بر رسم عروسان مقنعانداز.امیرخسرو ( ازآنندراج ).و رجوع به مقنع شود.
معجر پوش
💡 ز عفت ساخته گلگونه را ساز حیای او نقابِ مقنع انداز