لله لی

لغت نامه دهخدا

لله لی. [ ل َ ل َ لی ] ( اِخ ) دهی از دهستان برگشلو حومه شهرستان ارومیه، واقع در 8هزارگزی شمال خاوری ارومیه و 2500گزی شمال شوسه گلمانخانه ارومیه. جلگه، معتدل و مالاریائی و دارای 440 تن سکنه. آب آن از شهرچای. محصول آنجا غلات، حبوبات، توتون، انگور و چغندر. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی جوراب بافی و راه آن ارابه رو است و تابستان اتومبیل توان برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان برگشلو حومه شهرستان رضائیه.

جمله سازی با لله لی

💡 المنة لله که به هر درد فراق چشمم نشد از خیل خیالت محروم

💡 دل پر آتشم اندر خم زلفین تو ماند حاش لله که آهنگ زیان تو کند

💡 حاش لله که کنم از تو شکایت، اما می توان خورد غم ما قدری بهتر ازین

💡 حاش لله ایش شاء الله کان حاکم آمد در مکان و لامکان

💡 مکن منع از گرستن عاشقان را حسبة لله میفشان آستین بر دیده خون دل‌افشانان

💡 پیرا بده انصاف گرت می بدهد راه با زرق نیامیخته لله و فی الله

پیشنهاد یعنی چه؟
پیشنهاد یعنی چه؟
انس یعنی چه؟
انس یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز