لغت نامه دهخدا
( فرمان آمدن ) فرمان آمدن. [ ف َ م َ دَ ] ( مص مرکب ) رسیدن فرمان و حکم. امر شدن: فرمان آمد که یا میکائیل بر زمین رو. ( قصص الانبیاء ).
باز فرمان آید از سالار ده
مر عدم را کآنچه خوردی بازده.مولوی ( مثنوی دفتر 1 بیت 1894 ).رجوع به فرمان شود.