شیخ احمد بدیلی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بَدیلی، شیخ احمد، از مشایخ صوفیه سبزوار در قرن ششم می باشد.
به سبب مهارت در علوم ظاهری و باطنی شهرت داشت.
شفاعت مردم پیش سلطانشاه
در ۵۸۲ سلطانشاه بن ایل ارسلان، طی جنگهایش با علاءالدین تکش خوارزمشاهی، سبزوار را محاصره کرد و چون کار به درازا کشید، مردم شهر از شیخ احمد بدیلی خواستند که شفیع ایشان شود.
شیخ به اردوگاه سلطانشاه رفت و شاه او را تکریم کرد و متعهد شد که اگر مردم سبزوار دروازه های شهر را به روی سپاهیانش باز کنند به ایشان آسیبی نرساند.
بدین ترتیب دروازه های شهر گشوده شد و سلطانشاه نیز به عهد خود وفا کرد.
آثار بَدیلی
گفته اند که بدیلی غزل و رباعی می سروده و رساله هایی نیز تدوین کرده است، ولی بجز یک رباعی که عطاملک جوینی ضبط کرده اثر دیگری از او برجای نمانده است.
منابع
...

جمله سازی با شیخ احمد بدیلی

💡 شیخ احمد مجدد الف ثانی ابن شیخ عبدالاحد نواده امام رفیع الدین نامبرده در در سال ۹۴۶ در سرهند تولد گردید.

💡 بزرگ‌ترین انتقاد مسلمانان سنت‌گرای معاصر با اکبرشاه به ادعای پیغمبری و حتی الهیت او اشاره داشت. استفاده از عبارت‌های دارای ایهام «الله اکبر» و «جل جلاله» نیز به این انتقادات دامن می‌زدند؛ در حالی که چنین ذکرهایی در میان صوفیان مرسوم است.[یادداشت‌ها ۹] خود اکبرشاه در نامه‌نگاری با حاکم ازبک، عبدالله خان، هرگونه ادعای نبوت و الهیت خود را کاملاً تکذیب کرده‌است و به عقلانی بودن آیینش تأکید دارد. از سوی دیگر ابوالفضل علامی حداقل به صورت تلویحی، به خروج از اسلام او اشاره کرده‌است. شیخ احمد سرهندی از منتقدان جدی اکبرشاه بود که او را «غرقه در دریای بدعت» توصیف کرده‌است. عباس امانت، مورخ ایرانی، می‌گوید آنچه سرهندی و بدائونی را شدیداً از گفتمان صلح کل دور می‌کرد، حمایت صریح این گفتمان از یک نظم جدید جهانی در دومین هزارهٔ اسلام بود که نه تنها خواهان مدارا با همهٔ عقاید به صورت برابر بود، بلکه در واقع به برتری اسلام و «دورِ عرب» پایان می‌داد. در آن زمانه، انتظار می‌رفت عقاید جدید بتواند جانشین اسلام گردد و منجر به ایجاد یک نظم الهی کامل شود و این مسئله به دو پاره شدن محیط مذهبی هند انجامید. امانت ترور ابوالفضل علامی به واسطهٔ ولیعهدِ اکبر را نقطهٔ اوج این نزاع در دربار گورکانی می‌داند.