رعایت ساز

لغت نامه دهخدا

رعایت ساز. [ رِ ی َ ] ( نف مرکب ) رعایت سازنده. رعایت کننده. پاس دارنده. که مراعات کند. که نگهداری کند:
گشت با فتح از آن ولایت باز
با رعیت شده رعایت ساز.نظامی.

جمله سازی با رعایت ساز

به عقیدهٔ داریوش صفوت، این که خوانندهٔ آواز، تا حد مطلوبی با ساز تنبک آشنا باشد می‌تواند به کیفیت تحریرهای او کمک کند چون همراهی ساز و آواز را بهتر می‌تواند رعایت کند. محمدرضا لطفی نیز بین آواگذاری تحریر و مضراب‌گذاری ساز ارتباط قائل شده‌است چنان‌که اجرای تحریر روی صدای «آ» را معادل مضراب راست و اجرای تحریر روی صدای «اِ» را معادل مضراب چپ دانسته‌است.[پ]
برداشت بی‌رویه شن و ماسه برای ساخت و ساز باعث سیل می‌شود. رعایت حریم رودخانه موجب سلامتی شده و خسارت ناشی از سیل را کاهش می‌دهد.
به عقیدهٔ داریوش صفوت، این که خوانندهٔ آواز، تا حد مطلوبی با ساز تنبک آشنا باشد می‌تواند به کیفیت تحریرهای او کمک کند چون همراهی ساز و آواز را بهتر می‌تواند رعایت کند. محمدرضا لطفی نیز بین آواگذاری تحریر و مضراب‌گذاری ساز ارتباط قائل شده‌است چنان‌که اجرای تحریر روی صدای «آ» را معادل مضراب راست و اجرای تحریر روی صدای «اِ» را معادل مضراب چپ دانسته‌است.[پ]
سد ذخیره‌ای قجور در ابعاد و نوع خود گوهری بشمار می‌رود. اصول هیدرولیکی سازه‌ای و پی سازی در ساخت آن رعایت شده و شناخت طراحان و سازندگان سد از طبیعت اطراف خود در حد کمال بوده است. انتخاب ساختگاه سد، نوع سد، سیستم‌های آبگیر و تخلیه رسوب، نوع و محل سرریز و سیستم انتقال آب از پای سد به محل مصرف همگی با در نظر داشتن اصول مهندسی و امکانات محلی آنزمان طرح و اجرا شده‌اند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
چیره یعنی چه؟
چیره یعنی چه؟
علت یعنی چه؟
علت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز