خوانندگی کردن

لغت نامه دهخدا

خوانندگی کردن. [ خوا / خا ن َن ْ دَ / دِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) تغنی کردن. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

تغنی کردن

جمله سازی با خوانندگی کردن

وی همیشه در برنامه‌هایش از آرزویش که بازگشت به ایران است سخن به میان آورده است. این حرف‌ها به گوش نیروهای امنیتی ایران رسیده و شروطی را برای بازگشت عارف تعیین نموده‌اند: نوشتن توبه‌نامه، فراموش کردن هنر خوانندگی، حضور در اجتماع کمتر از ۵ نفر. این شروط برای عارف بسیار سنگین و دردناک بوده و همانند برخی از همکارانش به آن شروط نه گفته است.
رخشانه با نام اصلی حمیده در کابل متولد شد. او دختر اصیل خان وزیری، یک ژنرال چهار ستاره در ارتش افغانستان بود. او عضو قبیلهٔ وزیر از قبایل پشتون بود. خانواده آن‌ها اصالتاً اهل بخش‌های جنوبی افغانستان بود که بعدها به کابل مهاجرت کردند. او به عنوان اولین زن افغان شناخته می‌شود که چادر را برای دنبال کردن شغل خود کنار گذاشت. او برای خانوادهٔ سلطنتی، افراد مشهور (به عنوان مثال شاه ایران، گاندی، لنس آرمسترانگ) و چند فیلم خوانندگی کرد.