تاپ تاپ عباسی
ویکی واژه
جمله سازی با تاپ تاپ عباسی
تو هيچ نگفتى، فقط با يورشى طوفانى به طرفم دويدى، دست هايت را دور گردنمانداختى، مرا بوسيدى و دست هاى كوچولويت را با عاطفه اى كه خداوند در قلب توشكوفا كرده بود و حتى غفلت و جهل هم نمى توانست ناديده اش بگيرد، مرا محكم در برگرفتند. و بعد تو رفته بودى و صداى تاپ تاپ پاهايت از پله مى آمد.