اکیش

لغت نامه دهخدا

( آکیش ) آکیش. کیش. گویند آهنج بود یعنی باز کردن و هنج نیز گویند ( کذا ). ( فرهنگ اسدی، خطی ):
توشه خویش زود از او بربای
پیش کآیدْت مرگ پای آکیش.رودکی ( از فرهنگ اسدی، خطی ).چنگ در چیزی زده. درازکرده. ( برهان ). و رجوع به آگیشیدن شود.

جمله سازی با اکیش

او به تازگی با تولگا آکیش ازدواج کرده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اسکل یعنی چه؟
اسکل یعنی چه؟
شکوه یعنی چه؟
شکوه یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز