ارکان اقرار

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اقرار دارای ارکانی است که به آنها شکل می گیرد که عبارت است از: ا. صیغه. ۲. مُقِرّ. ۳. مُقَرٌّلَه. ۴. مُقَرٌ بِه.
هر لفظی که بیانگر حقّی ثابت بر ضرر خود یا نفی آن از عهده دیگری برای خود باشد اقرار است، مانند اینکه فردی بگوید: بر عهده من یا نزد من یا در ذمّه من برای تو حقّی است یا بر عهده فلانی برای من حقّی نیست.
← اقرار فرد ناتوان از گفتن
در مُقِرّ (اقرار کننده) بلوغ، عقل، حریت و اختیار شرط است. از این رو، اقرار نابالغ، دیوانه، مست، خواب، بیهوش، برده و مجبور و مانند آنها صحیح نیست.
← اقرار محجور
در مُقَرٌّلَه (کسی که به نفع او اقرار شده) اهلیّت و استحقاق مالک شدن شرط است. از این رو، اقرار برای حیوان و مانند آن صحیح نیست. نیز شرط است که مُقَرّله شایستگی مالک شدن مُقَرّبه را داشته باشد. بنابراین، اقرار به شراب یا خوک برای مسلمان صحیح نیست؛ زیرا وی از نظر شرع مالک آن نمی شود.
← اقرار به جنین
...

جمله سازی با ارکان اقرار

ایمان تصدیق به قلب است و اقرار به زبان و عمل به ارکان از فروع آن است.
البته همراه با بیان این‌که شهادت به ولایت و امامت علی بن ابی طالب جزء اذان نیست، مراجع تقلید شیعه یادآوری کرده‌اند که امامت و ولایت امامان معصوم در تشیّع از ارکان دین است، و اقرار و شهادت به آن شعار شیعه است:
و گفت: تصدیق زیادت شود و نقصان نگیرد و اقرار زبان به زیادت شود و نه نقصان پذیرد و عمل ارکان زیادت شود و نقصان پذیرد.
ایمان تصدیق به قلب است و اقرار به زبان و عمل به ارکان از فروع آن است.