امیرال

لغت نامه دهخدا

امیرال. [ اَ ] ( فرانسوی، اِ ) دریاسالار. ( تاریخ تمدن اسلام جرجی زیدان ترجمه ٔجواهرکلام ج 1 ص 201 ). سردار لشکر بحری. ( ناظم الاطباء ). دریابیگ. امیرالبحر.

فرهنگ عمید

( آمیرال ) = دریاسالار

فرهنگ فارسی

( آمیرال ) ( اسم ) امیرالبحر دریا سالار آدمیرال.
امیرال: ماخوذازکلمه امیرالبحر، دریاسالار، فرمانده کشتی هاونیروهای دریایی، آدمیرال
دریا سالار. دریا بیگ

جمله سازی با امیرال

1_دیپلمات‌ها 2_ فرمانداران استان 3_شهرداران کلانشهرها 4_رؤسای جمهور پیشین 5_نخست وزیران و سخنران‌ها 6_رئیس ستاد کل ارتش ترکیه و معاونان وی 7_ژنرال ها امیرال های چهار ستاره 8_اعضای دادگاه قانون اساسی 9_رئیس قضات دستگاه قضایی و معاونین آنها 10_اعضای سابق و اعضای فعلی مجلس شورای ملی 11_وزیران و معاونان رئیس جمهور 12_مذاکره‌کنندگان که باید به مسائل بین المللی بپردازند 13_همسر دارندگان گذرنامه سیاه و فرزندان آنها که البته گذرنامه آنها تنها در کنار گذرنامه اصلی قابل استفاده میباشد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
شیمیل یعنی چه؟
شیمیل یعنی چه؟
اگزجره یعنی چه؟
اگزجره یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز