افشینه

لغت نامه دهخدا

افشینه. [ اَ ن َ ] ( اِخ ) نام محلی است از ربض سمرقند بر دروازه کوهک. رجوع به احوال و اشعار رودکی ص 129 و 276 شود.

فرهنگ فارسی

نام محلی است از ربض سودمند بر درواز. کوهک.

جمله سازی با افشینه

ارتش تورگش تحت فرمان خاقان سلوک، که شامل گروه های فرغانه، الطرابند (پایتخت شش، تاشکند امروزی)، افشینه (شهری در نزدیکی سمرقند)، نسف و بخارا بود، در امتداد جاده بخارا-سمرقند نزدیک شد. هنگامی که آنها به کامارجا رسیدند، تورگش و متحدانشان جاده را ترک کردند و اردو زدند، اما پادگان شهر از نزدیک شدن آنها بی خبر بودند، زیرا حرکات آنها توسط تپه ای کنترل می شد. صبح روز بعد، هنگامی که اعراب حیوانات خود را بیرون آوردند تا آنها را سیراب کنند و از تپه بالا رفتند، چنان که طبری می نویسد، از مواجهه با «کوه پولادین» لشکر دشمنان شگفت زده شدند. اعراب تعدادی از حیوانات خود را به پایین تپه به سمت رودخانه فرستادند تا تورگش را به آن راه فریب دهند و به سرعت به شهر بازگشتند. تورگش به زودی آنها را کشف کرد و شروع به تعقیب کرد، اما اعراب زمین را بهتر می شناختند و درست قبل از اینکه تعقیب کنندگان آنها را بگیرند، توانستند به شهر برسند و در پشت خاکریزهای آن پناه ببرند. هنگامی که تورگش ها به دروازه ها حمله کردند و سعی کردند وارد شهر شوند، نبرد شدیدی رخ داد، تا اینکه اعراب دسته های چوب سوخته ای را به سمت آنها پرتاب کردند و آنها را از خندق عقب راندند. در شام، تورگش عقب نشینی کرد و اعراب پل چوبی را که بر روی خندق قرار داشت، سوزاندند.