مستانفه

لغت نامه دهخدا

( مستأنفة ) مستأنفة. [ م ُ ت َءْ ن ِ ف َ ] ( ع ص ) مؤنث مستأنف. نعت فاعلی از مصدر استیناف. از سر نو گیرنده و آغازکننده. ( غیاث ) ( آنندراج ).... رجوع به مستأنف و استیناف شود. || رام و آهسته. || به یکسو استاده شونده. || مجازاً به معنی جدا و علی حده. ( غیاث ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

آغاز کننده

جمله سازی با مستانفه

💡 و اما اينكه بعضى ها گفته اند جمله (ترونها) جمله ايست مستانفه و نو كه غرض آندفع دخلى است كه ممكن است از شنيدن (رفع السموات بغير عمد) به ذهن شنوندهبيايد و بپرسد به چه دليل بى ستون است ؟ در جواب گفته شد: (ترونها) يعنى مىبيند كه ستون ندارد، وجه بعيدى است.

💡 و جمله مورد بحث جمله اى است مستانفه و در معناى جواب است از سؤ الى مقدر گويى وقتىگفته شد: (هيچ حميمى از حال حميم خود نمى پرسد)، شخصى پرسيده: مگر انسان آنروز خويشاوند خود را مى بيند؟ جواب مى دهد: (يبصرونهم )، ممكن هم هست اين جمله صفتحميما باشد، آن وقت معنا چنين مى شود: (هيچ حميمى ازحال حميمى كه نشانش مى دهند نمى پرسد).