غائط

در اصل به معنای مکان مطمئن است. اعراب در مکان‌هایی که از دید مردم پنهان بود، قضاى حاجت می‌کردند و به همین دلیل به مدفوع، غائط گفته می‌شود. در قاموس المحیط آمده است که پس از اینکه غائط به عنوان محل مطمئن از زمین شناخته شد، به عنوان کنایه‌ای از مدفوع نیز به کار رفته است. امام علی (علیه‌السّلام) در خطبه ۳۶ نهج البلاغه به اهل نهروان می‌فرماید: فَأَنَا نَذِیرُكُمْ أَنْ تُصْبِحُوا صَرْعَى بِأَثْنَاءِ هَذَا النَّهَرِ وَ بِأَهْضَامِ هَذَا الْغَائِطِ. در اینجا اهضام به معنای محل مطمئن و میان درّه است، به این معنا که من شما را از این می‌ترسانم که در میان این نهر و درون این زمین پست کشته شوید. در اینجا الغائط به معنای زمین پست است. بنابراین، غائط به معنای مکان گود یا پنهان است که به معنای غائب شدن و این واژه به معنای غائب نیز اشاره دارد و کنایه‌ای از مدفوع به شمار می‌آید. لازم به ذکر است که استفاده از مستراح در عربی پس از اسلام رایج شده و پیش از آن، برای قضاى حاجت به هر مکانی که ممکن بود می‌رفتند.

لغت نامه دهخدا

غائط. [ ءِ ] ( ع ص ) زمین فراخ نشیب. ( مهذب الاسماء ). زمین مغاک. زمین هموار. زمین مغاک پست فراخ. ( منتهی الارب ). زمین پست. || ( اِ ) حدث مردم. ( مهذب الاسماء ). پلیدی. پلیدی آدمی. گوه. گه. نجاست. ( بحرالفضائل ).چمین ( شاش و بول ). ( از برهان ). براز. حدث. عاذر. عاذرة. عذرة. و الغائط کنایة عن العذرة نفسها لانهم کانوا بالغیطان و قیل لانهم کانوا اذا ارادوا ذلک اتوا الغائط و قضوا الحاجة فقیل لکل من قضی حاجته قد اتی الغائط یکنی به العذرة و فی التنزیل العزیز: أو جاء احد منکم من الغائط. ( تاج العروس ). رجع. ( منتهی الارب ). سرگین آدمی. و تحقیق آن است که غائط در اصل به معنی زمین پست و مغاک است چون در صحرا مردم برای قضای حاجت در زمین پست می نشینند لهذا کنایة سرگین آدمی را گویند و گاهی مجازاً بمعنی سرگین دیگر حیوانات است. ( از منتخب ) ( کشف ) ( غیاث اللغات ). کنایه از پلیدی مردم است بدان جهت که وقت قضای حاجت به طرف زمین پست روند. ( منتهی الارب ). || محل قضای حاجت، ج، اغواط، غیطان. ( مهذب الاسماء ) ( منتهی الارب )، غوطة، غیاط، غوط. ( منتهی الارب ).
- غائط پاسپرده؛ کافر.
- غائط کردن؛ تغوط. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - زمین پست فراخ. ۲ - سرگین آدمی پلیدی انسان براز.

جملاتی از کلمه غائط

خواب چهارم: چهار پايانى كه مخرج بول و غائط نداشتند؛ تعبير، آن بود كه توانگراناموال را جمع مى كنند و حقوق الهى و زكوة را نمى دهند.
از امام صادق (ع ) راجع به وضو گرفتن در مسجد پرسيدم، ايشان وضو گرفتن از(حدث ) بول و غائط در مسجد را مكروه دانستند.(وسائل الشيعه، ج 1، ص 345).