عرض کار

لغت نامه دهخدا

عرض کار. [ ع َ ض ِ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) جلوه دادن کار. نمایش دادن کار:
تا به وقتی که عرض کار بود
گر چه درویش تاجدار بود.نظامی.

فرهنگ فارسی

جلوه دادن کار نمایش دادن کار

جمله سازی با عرض کار

فرض می‌شود که لانه‌های آن‌ها می‌تواند قدمتی ۱٫۱۰۰ میلیون سال داشته باشد و ساخته شده باشد توسط حیواناتی که تغذیه می‌کنند در مناطق‌های عمیق از تشتک‌های میکروبی و به گونه‌ای سپری هستند برای آن‌ها تاآنها را از حوادث ناخوشایند اقیانوس‌ها محافظت کنند. گرچه عرض ناهمواریها و کاهش تدریجی عرض کار منشأهای میکروبی را برای دفاع کردن سخت می‌سازند.