تمام زهر شکایت نهان به شکر شکری همه معانی نفرین عیان به لفظ دعائی
شکر شکر او چه شیرین است شکر گویم که شکّرم این است
شکر شکر چه بخندد به روی من دلدار به روی او نگرم وارهم ز رو و ریا
ببریدهای از شکر از آن مینالی وین طرفه که بی شکر شکر میخایی
حلاوتست بلفظ ملیح در شکر که بی حلاوت نفس شکر شکر نبود
چون بیند او مرا که من غمگینم پنهان پنهان شکر شکر میخندد