سیرو

سیرو

لغت نامه دهخدا

سیرو. ( اِخ ) دهی است جزء دهستان قهستان بخش کهک شهرستان قم. دارای 603 تن سکنه.آب آن از قنات. محصول آنجا غلات، پنبه، باغات، انگور، انار و انجیر. شغل اهالی زراعت و بنای امام زاده ابراهیم قدیمی است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ).
سیرو. ( اِ ) خارپشت وخارپشت بزرگ تیرانداز. ( ناظم الاطباء ) ( اشتینگاس ).

فرهنگ فارسی

خار پشت و خار پشت بزرگ تیر انداز

دانشنامه عمومی

سیرو (آستوریاس). سیرو دهستانی در استان آستوریاس اسپانیا است.
در این دهستان ۴۸٬۵۶۹ نفر زندگی می کنند. مساحت این دهستان ۲۱۱٫۶۰ کیلومتر مربع است.

جمله سازی با سیرو

ورزشگاه‌هایی که در این دوره مورد استفاده قرار گرفتند: ورزشگاه المپیک رم، ورزشگاه سن سیرو میلان، ورزشگاه سن پائولو ناپل و ورزشگاه المپیک تورین تورین بود.
زانیار، برادر کوچک‌تر سیروان خسروی، دیگر خوانندهٔ پاپ است. او در سال ۱۳۹۲ مجوز رسمی فعالیت خود را دریافت کرد.
بوژان، روستایی از توابع بخش شیروان مرکزی شهرستان سیروان در استان ایلام ایران است.
مهم‌ترین جاذبه‌های طبیعی روستا رودخانه سیروان از به هم پیوستن تمامی رودهای بخش جنوبی غربی، غرب و مرکز استان، مانند رودخانه‌های قشلاق، گاو رود و گردلان، تشکیل یافته‌است..
گورطوطی، روستایی در دهستان رودبار بخش مرکزی شهرستان سیروان در استان ایلام ایران است.
فلکها سیر شد از سیرو دور خویشتن صائب همان رقص پریشانی کند خاکستر عاشق
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اندر یعنی چه؟
اندر یعنی چه؟
مسافر یعنی چه؟
مسافر یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز