سنگ یده

لغت نامه دهخدا

سنگ یده. [ س َ گ ِ ی َ دَ / دِ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) سنگی که در بدن حیوانات تولید گردد. ( ناظم الاطباء ). || سنگی است که هرگاه عزیمت بر آن خوانده بر کف دست مقابل آسمان کنند ابر و باران بسیار ببارد و این عمل در ترکان شایع است. حجرالمطر. ( از آنندراج ):
اشک را موی کشان تا سر مژگان آورد
کار سنگ یده از ناله نی می آید.صائب ( از آنندراج ).عاشق که چو باران نکند گریه ندیدم
سنگ دل خوبان همه سنگ یده باشد.محسن تأثیر ( از آنندراج ).باعث ریزش مژگان سرشکم شده ست
دل سنگین تو سنگ یده را می ماند.میرزا رضی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

سنگی که در بدن حیوانات تولید گردد سنگی که هرگاه عزیمت بر آن خوانده بر کف دست مقابل آسمان کنند ابر و باران بسیار ببارد و این عمل در ترکان شایع است

جمله سازی با سنگ یده

💡 سنگ یده است مهره گهواره یتیم جز گریه کار نیست دل داغدار را

💡 اشک را موی کشان تا سر مژگان آورد کار سنگ یده از ناله نی می آید

💡 اختیاری نبود گریه روشن گهران دیده شمع به سنگ یده گریان نشود

💡 ناله هایش گریه مستانه را سنگ یده است رنگ زردش بی قراری های دل را کهرباست

💡 بس که سیراب شد از گریه من، می آید کار سنگ یده از مهره گهواره من

💡 گرچه از داغ یتیمی دل ما سوخته است هست سنگ یده هر مهره گهواره ما