زنو

زنو، فیلسوفی که به عنوان یکی از بنیان‌گذاران مکتب استویک شناخته می‌شود، به بررسی مفهوم زندگی و معنای آن پرداخته است. او بر این باور بود که انسان‌ها باید به دنبال فضیلت و خرد باشند و از وابستگی به احساسات و تمایلات دنیوی پرهیز کنند. زنو به تعادل در زندگی تاکید داشت و معتقد بود که رسیدن به آرامش و رضایت درونی تنها از طریق خودکنترلی و درک عمیق از طبیعت ممکن است. وی همچنین به این نکته اشاره می‌کند که زندگی به معنای پذیرش واقعیت‌ها و مواجهه با چالش‌های آن است. زنو بر این عقیده بود که انسان‌ها باید با نگرش منطقی به حوادث زندگی نگاه کنند و در مواجهه با مشکلات، آرامش خود را حفظ کنند. به همین دلیل، فلسفه او به نوعی راهنما برای زندگی بهتر و رشد فردی به شمار می‌آید. در واقع، زنو با تأکید بر فضیلت و معقولیت، سعی در ایجاد دیدگاهی جامع و متعادل نسبت به زندگی داشت که می‌تواند به عنوان الگویی برای نسل‌های آینده مورد استفاده قرار گیرد. آموزه‌های او نشان‌دهنده اهمیت تفکر منطقی و خودآگاهی در زندگی روزمره است و بر این نکته تأکید دارد که تنها در سایه این فضایل، می‌توان به زندگی‌ای معنادار و شاد دست یافت.

لغت نامه دهخدا

زنو. [ زَ ] ( اِ ) ارضه و زلو. ( ناظم الاطباء ). جانوری است که آنرا به عربی ارضه خوانند و زلو را هم گویند. ( برهان ) ( آنندراج ). دیوچه. ( فرهنگ رشیدی ).
زنو. [ زُ ن ُوو ] ( ع مص ) تنگ شدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
زنو. [ زِ ن ُ ] ( اِخ ) کارلو. دریاسالار ونیزی ( 1338 - 1418 م. ) است که با دو برادرش نیکولو و آنتونیو در دریای شمال پیش رفتند تا به «گروانلند» رسیدند و آنرا کشف کردند. ( از لاروس ).
زنو. [ زِ ن ُ ] ( اِخ ) رجوع به زنون شود.
زنو. [ زِ ن ُ ] ( اِخ ) پسر پوله مو پادشاه سابق پنت که در زمان اردوان سوم به پادشاهی ارمنستان رسید و آرتاکسیاس نامیده شد. رجوع به تاریخ ایران باستان ج 3 صص 2395-2398 شود.

جمله سازی با زنو

نمودار شد باز از شرق طبعم زنو مطلعی هم چو خورشید خاور
آورد زنو جهان دیگر جاه تو جهان چو مختصر دید
ساقیا زان می کهنه که مه نو سرزد رفت غم پیک طرب حلقه زنو بر در زد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال تاروت فال تاروت فال لنورماند فال لنورماند فال میلادی فال میلادی