لغت نامه دهخدا
رزاقی.[ رَ قی ی ] ( ع اِ ) می و شراب. ( ناظم الاطباء ). می. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). || نام گلی است.
رزاقی.[ رَ قی ی ] ( ع اِ ) می و شراب. ( ناظم الاطباء ). می. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). || نام گلی است.
می و شراب می یا نام گلی است
💡 سر شاهان آفاقی بمان اندر جهان باقی که باس جان و رزاقی بگاه مهر و گاه کین
💡 گفت: بیافرید تا او را بنده باشد، و رزق داد تا او را به رزاقی بشناسند، و بمیرانید تا او را به قهاری بشناسند، و زنده گردانید تا او را به قادری و عالمی بشناسند.
💡 حدیث نان نیارم گفت با رزاقی جودت که از دکان خبازان برآید قیمتی نان را
💡 ابراهیم رزاقی داریان، بنیانگذار فقید شرکت تکدانه نیز متولد این شهر میباشد و کارخانهی این برند را در شهرستان مرند در همسایگی داریان تاسیس نموده است.
💡 ایمان رزاقیراد (زاده ۹ اوت ۱۹۷۸) یک بازیکن سابق و مربی فوتبال اهل ایران است.
💡 زیارتگاه پیربابا شرفالدین - خانه رزاقیان - کاروانسرای اعلایی - مدرسه علمیه جعفری - آتشکده سرده - مسجد باغ گلابدان - حسینیه باغ گلابدان - مسجد ملاحیدر - حسینیه محله گرمسیر