ذرورات

لغت نامه دهخدا

ذرورات. [ ذَ ] ( ع اِ ) ج ِ ذَرور. داروهای خشک سوده پراکندنی بر قروح و جراحات و چشم.

جمله سازی با ذرورات

باب دوازدهم: در ذکر مرهم‌ها (داروهای زخم) و ذرورات (داروهای چشمی پودری که از حریر گذرانده باشند و مایتعلق بها.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال نخود فال نخود