دیجوج

لغت نامه دهخدا

دیجوج. [ دَ ] ( ع ص، اِ ) شب تاریک. ( منتهی الارب ): لیلة دیجوج، شب تاریک. ج، دیاجیج. ( از اقرب الموارد ).

جمله سازی با دیجوج

💡 براساس نظر بزرگان قدیمی، نام روستا از کلمه "دِژِ بیژن" (قلعه ی بیژن) گرفته شده است و احتمال می‌دهند پس از تصرف ایران توسط اعراب و نبود حرف "ژ" در زبان عربی و تلفظ راحت آن به دیجوجین تغییر یافته است.

💡 دیجوجین از روستاهای پیشتاز و اول منطقه اردبیل است که در آن مدرسه به شکل امروزی ساخته شده و دانش آموزانی از روستاهای عموقین، امیدچه، جناقرود، خشکه‌رود، باروق، خیارک، جمادی، قره‌تپه، وکیل‌آباد، اروانق، قلعه‌جوق و... در آن مدرسه تحصیل کردند. بنیان‌گذار این مدرسه در روستا فردی به نام "میر علی بِیگ"(نام محلی: میرعالی بی) با همت اهالی آن را بنا کرده بوده و به همین علت مدرسه‌سازی در این روستا و در نزد اهالی دیجوجین مرسوم بوده که ساخت ۷۲ مدرسه توسط حسن‌علی علی‌پور در ادامه این روند است و همچنین می‌توان به ساخت ۹ مدرسه در قالب ۲۴ کلاس درس توسط خانم روح‌انگیز یشمی که اصالتا اهل این روستا هستند، اشاره کرد.