دزی

دزی یکی از واژه‌هایی است که در زبان فارسی به معنای نوعی دزدی و سرقت به کار می‌رود. این واژه ممکن است در محاوره‌های روزمره یا ادبیات داستانی به گوش برسد و به طور خاص به نوعی رفتار ناپسند اشاره دارد که در آن فردی بدون اجازه دیگران، اموال آن‌ها را به سرقت می‌برد. دزی به عنوان یک عمل غیراخلاقی و غیرقانونی، پیامدهای اجتماعی و اقتصادی زیادی دارد. از جنبه اجتماعی، دزی باعث بی‌اعتمادی میان افراد و تضعیف روابط اجتماعی می‌شود. همچنین، این عمل ممکن است امنیت جامعه را به خطر اندازد و احساس ناامنی را در میان مردم افزایش دهد. از طرف دیگر، عواقب قانونی نیز دارد و مجرمان ممکن است با مجازات‌های سنگینی مواجه شوند. بنابراین، آگاهی و اطلاع‌رسانی درباره تبعات دزی و ترویج فرهنگ احترام به حقوق دیگران می‌تواند به کاهش این معضل اجتماعی کمک کند و جامعه‌ای سالم‌تر و امن‌تر را به ارمغان آورد.

لغت نامه دهخدا

دزی. [ دُزْ زی ] ( حامص ) تداول عامیانه دزدی. سرقت. ( لغت محلی شوشتر - خطی ).
دزی. [ دُ ] ( اِخ ) ( راینهارت... ) دوزی. خاورشناس و مستشرق مشهور هلندی ( 1820 - 1884م. ) وی هلندی بود و زبانهای آلمانی و انگلیسی را خوب میدانسته و در اسپانیا در دانشگاه مادرید استاد زبان و ادبیات عرب بوده است. دزی از حدود بیست وچهارسالگی تا آخر عمر به تحقیق و تتبع در مطالب مربوط به تاریخ و جغرافیا و ادب عربی بالخصوص در اندلس مشغول بود. مشهورترین کتاب او کتاب تاریخ اسپانیا، و بزرگترین و مهمترین کتاب او ذیلی است که بر قوامیس عربی نوشته و آن در 2 جلد و بزبان فرانسوی است. و نیز او راست قاموس مشروح اسامی البسه در نزد عرب. ( از مقدمه ٔکتاب فرهنگ البسه مسلمانان و فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

خاور شناس هلندی ( و.۱۸۲٠ف.۱۸۸۴م. ) وی در کالج لیدن معلم عربی بود و بتحقیق در تواریخ دول اسلامی در اندلس و مغرب اشتغال داشت.از آثار مهم اوست: [[ذیل قوامیس عرب ]] ( ۲ جلد بفرانسوی ) (( قاموس مشروح اسمی البسه در نزد عرب ) ).
تداول عامیانه دزدی سرقت

جملاتی از کلمه دزی

وزان جایگاه لشکر اندر کشید بره بر دزی دیگر آمد پدید
دزی بود با لشکر و بوق و کوس کجا خواندندیش قالینیوس
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم