درشت رو

لغت نامه دهخدا

درشت رو. [ دُ رُ رو ] ( ص مرکب ) درشت روی. درشت صورت. || تندخوی. بدخلق. || گستاخ.

فرهنگ فارسی

درشت روی درشت صورت

جمله سازی با درشت رو

گل گرچه کشد سرزنش از خار درشت رو با تو و بر درخت خود دارد پشت
ای هرزه جلوه فهمان غافل ز دل مباشید کوری درشت رو‌یی آیینه را بدیدن
گل گرچه کشد سرزنش از خار درشت رو با تو وبر درخت خود دارد پشت