خود خوش
فرهنگ فارسی
جمله سازی با خود خوش
گاه در تیمار یار و گاه در دیدار خود خوش همی خندد مقیم وزار می گرید مدام
از زخم هاون غم خود خوش مرا بکوب زین کوفتن رسد به نظر توتیای تو
از سر ماه من کله بستدمی ربودمی گر تو شبی به لطف خود خوش سر من بخاریی
پیر بو علی سیاه قدّس اللَّه روحه گفت: چه آید از آنکه تو خود خوش شوی؟
گاه در تیمار یاران گاه در تیمار خود خوش همی خندد مقیم و زار می گرید مدام