خرفج

لغت نامه دهخدا

خرفج. [ خ ُ ف َ ] ( ع اِ ) فراخی عیش. ( از منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ).
خرفج. [ خ ُ رَ ف ِ ] ( ع ص ) فربه. ( از منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ).

جمله سازی با خرفج

💡 خرفه نام گیاهی است و آنرا بپارسی پرپهن گویند و معرب آن خرفج است و آن بعربی به بقلةالحمقاء معروف است. گویند در اصل بقلةالزهراء بوده و معاندان اهل بیت آنرا برگردانده بقلةالحمقاء خوانده‌اند.